جسی لوریستون در ۲۶ ژوئیه ۱۸۷۷ در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. پدر جسی اصرار داشت که جسی مثل سایر جوانان دانشگاه برود. کشاورزی کند و زندگی بخور و نمیری داشته باشد. اما جسی نپذیرفت. و روزی از روستای خود فرار کرد و به نیویورک آمد.
بعد از چند روز آوارگی و کارتون خواب بودن، در یک کارگزاری بورس در وال استریت آبدارچی شد. استعداد فوقالعاده او در ریاضیات زمانی کشف گردید که وی بهعنوان پادو در یک کارگزاری در شهر بوستون امریکا استخدام شده بود. در آن زمان اکثر مردم نوسانات قیمت را امری تصادفی میدانسته و بر روی افت وخیز قیمت سهام در مغازههایی که به همین منظور دایر شده بود، شرطبندی (قمار) میکردند. با استفاده از برد و باختهایی که در این زمینه بدست آورد، به فردی کارکشته در بازار سهام تبدیل شد، تا جایی که بعدها به خرس وال استریت شهرت یافت. بی شک جس لیورمور یکی از اسطوره های بازار وال استریت هست.
جسی لوریستون با توجه به هوش ریاضی خود متوجه شد. چارتهای قیمتی و نوسانات از «الگوهایی» پیروی میکنند. او با تکیه بر سیستمش به قدری موفق عمل کرد که تمامی این مغازهها ورود جس را به محل کسب و کارشان ممنوع اعلام کرده بودند. او برای اولین ترید خود بر پایه سیستمش، مبلغ ۵ دلار سهم خرید و دو روز بعد آن سهام را به قیمت ۱۵ دلار نقد کرد. لیورمور پس از مدتی که توانسته بود از این مغازهها مبلغ ۱۰ هزار دلار پول نقد جمعآوری کند، راهی وال استریت گردید.
جسی لوریستون و اولین تجربه سخت در شروع کار در وال استریت
یکی از مهمترین درس هایی که او در ۵ سال اول تریدش گرفته بود این بود. که وقتی شروع به استفاده از یک سیستم مطمئن کرد با رعایت کامل دیسیپلین، هرگز خارج از سیگنالهای سیستم ترید نکند. درسی که برایش به قیمت چند هزار دلار تمام شده بود. جسی لیورمور در سنی حدود ۲۰ سال توانسته بود ده هزار دلار پول نقد داشته باشد.
جسی لوریستون در همان اول و در شروع کار در وال استریت شکست خورد. و دوباره به زادگاهش «بوستون» بازگشت؛ اما بهجای ناامیدی تصمیم گرفت. دلایل شکست خود را مورد بررسی قرار دهد. و متوجه شد که سیستم او یک سیستم بی نقص اسکالپینگ (ناخنک زنی یعنی گرفتن سودهای جزئی) است. که بر مبنای قیمت زنده عمل میکند و به سرعت و با مقداری سود خارج میشود.
او به این نتیجه رسید که سیستم ابداعیاش با نرخهای زنده کار میکند. خرید سهم و خروج با سود کم، این در حالی است که در وال استریت تا زمانی که کارگزار رسید خرید سهم را تحویل ندهد. متوجه قیمت سهم نخواهید شد. یکی دیگر از مهمترین درسهایی که او در پنج سال اول ترید خود گرفته بود براین اساس قرار داشت که هنگام استفاده از یک سیستم مطمئن، با رعایت کامل دیسیپلین، هرگز خارج از سیستم ترید نکند، او این درس را به قیمت چندین هزار دلار فراگرفت.
تجربه ۵۰ هزار دلاری جسی لیورمور
جسی لوریستون در بازگشت به بوستون مجدداً سراغ همان مغازههای قمار رفت. و پس از مدت اندکی ۵۰ هزار دلار پول نقد به دست آورد. او دوباره در سال ۱۹۰۱ راهی وال استریت شد تا شکستی دیگر را تجربه کند. او پس از به دست آوردن پول از مغازهها شروع به تدوین سیستمی نوین برای معامله گری در وال استریت پرداخت. جس تنها ۲ روز صاحب ۵۰ هزار دلار بود. و تجربه جدید و سخت او برایش ۵۰ هزار دلار تمام شد. جس پس از دست دادن سرمایه خود درسهای مهم دیگری نیز آموخت.
اینکه در معاملاتش به توصیهها و صحبتهای دیگران اهمیت ندهد. روزی جس به همراه یک دوست قدیمی در کارگزاری صحبت میکردند که شخصی به دوست لیورمور گفت: فلان سهم را بفروش. بازار گاوی است. در خلال این گفتگو جس متوجه شد که وی تاکنون به نوسانات کوچک توجه داشته و حرکتهای بزرگ بازار را مدنظر قرار نمیداده است.
دستاوردهای جسی لوریستون در ترید
تمرکز جسی لوریستون روی حرکات بزرگ بازار منجر به طراحی یک سیستم خوب گردید. این تغییر نگرش زمینه شروع کسب درامد او از وال استریت شد. زمانی که جسی لیورمور پیشبینی میکند بازار به قله خود رسیده است و سقوط بهزودی فرا خواهد رسید. ازاینرو شروع به فروش سهام خود میکند، اما قیمتها روزبهروز بالاتر میروند و او با ضرری هنگفت از بازار خارج میشود. عامل زمان، درس بزرگ دیگری بود که این ضرر هنگفت برای وی به ارمغان آورد. او به این نتیجه رسید که یک تحلیلگر باید بتواند زمان درست ورود و خروج از یک ترید را بشناسد تا بتواند موفق شود
جسی لوریستون زمان برگشت بازار در سال ۱۹۰۷ را با دقتی مثالزدنی تشخیص میدهد. در روز ۲۴ اکتبر ۱۹۰۷ تنها از محل این پیشبینی ۳ میلیون دلار سود کسب میکند. فروش او چنان دقیق و مؤثر عمل میکردند. مورگان یکی از کسانی که در سالهای گذشته با کمک ۲۰ میلیون دلاری به وال استریت آن را از ورشکستگی نجات دادند. شخصاً از جسی درخواست کند که فروشهایش را متوقف کند. وگرنه به تنهایی بازار را نابود خواهد کرد. بعد ازاینروز جسی لوریستون لیورمور به «خرس بزرگ وال استریت » مشهور شد. یکی دیگر از مهمترین دستاوردهای جسی لوریستون در ترید تشخیص محدودههای حمایت و مقاومت بود. او برای هر معامله عامل زمان را همیشه مدنظر قرار میداد. قبل از ورود میدانست که این ترید تا چه زمانی باز است. و نقطه خروج با ضرر زمانی نیز داشت
جسی لیورمور و پیشبینی سقوط ۱۹۲۹
جسی لوریستون در سقوط بازار سهام در سال 1929 بیش از 100 میلیون دلار از معاملات خود سود کرد. ارزش امروز این میزان برابر با یک میلیارد دلار و یا حتی بیشتر است.
تست بازار (اهمیت حجم) یکی دیگر از تجربیات او بود. او هرزمان تصمیم به وارد کردن حجم زیادی از سرمایه داشت. با مقدار کم و در جهت عکس واردشده و بر اساس توانایی و کشش بازار در جذب سرمایه ترید را آغاز مینمود. او دوباره سقوط ۱۹۲۹ را بهدرستی پیشبینی کرد. و در آن زمان فقط پوزیشن فروش داشت. پس سقوط بزرگ سال ۱۹۲۹ نام جس لیورمور به تیتر اول روزنامه نیویورکتایمز تبدیل شد. و بسیاری از تریدرها او را مقصر اصلی این سقوط معرفی کرده سیل نامههای تحدید آمیز بهسوی او روان گردید. کتابی که در سال ۱۹۴۰ منتشر نمود تحت رکود آن سال موفقیتی درفروش کسب نکرد.
جسی لوریستون عوامل تمام ضررهای خود را در دو مطلب خلاصه نموده است
تدوین نکردن قوانین معامله بهطور کامل
عدم پیروی از قوانین خود
هرچند عوامل مطرحشده از جانب جسی لوریستون هنوز هم ممکن است معامله گران را دچار زیان گرداند. او از طرفداران بزرگ ایجاد سیستم معاملاتی و پایبندی به آن بود. جس لیورمور معتقد بود «پایین بخر و بالا بفروش غلط است» و باید «بالا خرید و بالاتر فروخت.
روش معامله گری جس لیورمور
همیشه منتظر بود تا بازار دارای جهت گردد. در صنایع پیشرو بازار، سهام پیشرو را در آنها شناسایی مینمود.
برای ورود مطمئن صبر مینمود تا نماد موردنظر سیگنال دهد. و سپس بدون تجدیدنظر وارد میشد. بهمحض حرکت سهم در جهت موردنظرش، خرید را بهصورت پلهای شروع میکرد.
با سهم صبورانه همراهی میکرد و به نوسانات کوچک قانع نبود.
نکاتی که جس لیورمور در معاملاتش رعایت میکرد و بهعنوان اصل به آنها پایبند بود ۱۰۰ سال عمر دارند. اما هنوز بهاندازه همان روزها اهمیت دارند.
سخنان برتر جسی لوریستون لیورمور
سهام قوی را تنها در بازارهای گاوی بخرید و سهام ضعیف را تنها در بازار خرسی بفروشید.
فکر کردن من را پولدار نکرد، صبر کردن برایم سودآور بود.
در بازار بورس «گاو» نماد بازار صعودی و «خرس» نماد بازار نزولی است. (برآیند کلی بازار بورس بهوسیله یک نشانگر با عنوان (شاخص کل) نشان داده میشود). بههیچعنوان نباید معاملات خود را بیبرنامه و خودسرانه انجام دهید. تمامی معاملات بایستی بر اساس استراتژی منطقی که در جهت انتخاب درست سهم انجام شود.
اگر زمینه معاملات مهیا نیست، معامله نکنید
تدوین یک استراتژی به زمان و تمرین زیاد نیازمند است؛ اما هنگامیکه استراتژی مناسب طراحی گردید، تنها وظیفه شما دنبال کردن استراتژی است. لیورمور در جمله معروف خود میگوید: فکر کردن نبود که باعث شد پول زیادی به دست آورم، بلکه همیشه نشستن بود که پول کلان برایم میرساند.
با حد ضرر معامله کنید و پیش از انجام معامله سطح حد ضرر را بشناسید.
معامله گران حرفهای و موفق برای تمام اتفاقاتی که ممکن است پس از خرید سهم بیفتد برنامه و محاسبه دارند. آنها حتی پیش از ورود به هر سهم میدانند که چه زمان و کجا و چگونه از سهم خارج شوند.
میانگین کم نکنید
کاهش میانگین توان این را دارد که سرمایه افراد را تحلیل ببرد. اگر چندین بار این کار را انجام دهید، قیمت بازهم علیه شما خواهد بود. جس نسبت به ضررهای کاهش میانگین بارها هشدار داده است، روشی که بسیار رایج است.
تعداد زیادی سهام را دنبال نکنید
جسی لوریستون معتقد است دنبال کردن چندین سهم مختلف تمرکز را از بین میبردو توصیه میکند روی معامله قوی سهام در بازار گاوی و ضعیفترین سهام در بازار خرسی تمرکز کنید. هرچه تعداد سهام بیشتری را دنبال کنید، احتمال اینکه حرکات مهمی که دنبالشان هستید را از دست بدهید بیشتر است.
درس دیگری که زود یاد گرفتم این بود که هیچچیز جدیدی در وال استریت وجود ندارد، نمیتواند وجود داشته باشد، زیرا معاملات سهام در وال استریت بهاندازه تپهها قدیمیاند.
کتابهای جسی لیورمور
جسی لوریستون به معنای واقعی در دنیای معاملهگری یک اسطوره است. تنها در سقوط بازار در ۱۹۲۹ بالغ بر ۱۰۰ میلیون دلار سود به دست آورد که معادل یک میلیارد دلار امروز است. با اینکه تکنولوژی از زمان او تغییر بسیار پیدا کرده، هنوز هم دو کتاب او با عناوین زیر دیدگاههای بسیار ارزشمندی در اختیار معاملهگران قرار میدهد. و همچنان دو کتاب او که حدود یک قرن پیش نوشته شده دارای دیدگاههای بسیار ارزشمندی است.
- چگونه در بورس معامله کنیم (How to Trade in Stocks)
- خاطراتی از یک اپراتور سهام نوشته ادوین لفور